۱۳۸۶/۷/۸

بحثي در مورد سريالهاي امسال ماه رمضان

متاسفانه چند سالي كه صدا سيما توانسته با سريالهاي نه چندان خوب خود در پاي سفره افطاري
مخاطباني بيشتر از مواقع ديگر پيدا كند من خودم معمولا در ديگر ساعات روز به هر قيمتي خودم را با كار ديگري مشغول مي كنم و وقت خودم را به صدا و سيما نمي دهم تا اينكه هر تئوري فاسدي را وارد مغزم نكند حتي كمتر اتفاق مي افتد كه اخبار جهت دار و برنامه ريزي شده صدا سيما را نگاه كنم.
ولي تنبلي بعد از خوردن افطاري باعث مي شود خواه نا خواه همه ساله به پاي سريالهاي بعد از افطار صدا و سيما بنشينم متاسفانه امسال هيچكدام از سريالهاي جذابيت و كشش خاصي ندارند.مثلا سريال يك وجب خاك كه سعي مي كند با طنز موقعيت لبخند را بر گوشه لب مردم بنشاند اصلا موفق نبود و قابل مقايسه با سريالهاي طنز سالهاي پيشين نيست و خرابكاري ها و حماقت شخصيتهاي داستان براي من كه چيزي به غير از اعصاب خوردي ندارد.
در مورد سريال اغماء هم كه اگر از كليه بحثهاي خرافي آن بگذريم به نظر من هدف اولش تخريب عقل و شعور و اگاهي ومنطق جوانان امروزي و از سوي ديگر تخريب سير و سلوك عرفاني و كشاندن مخاطبان خود به سمت سوي اسلام كليشه اي و پاستوريزه ي آخوندي است. به عنوان مثال الياس يا همان شيطان نمازي چهار ركعتي را به عمد يا سهو سه ركعت مي خواند و در جواب اعتراض دكتر پژوهان بعنوان طبقه ي روشن فكر جامعه مي گويد مگر براي خدا فرقي هم مي كند اينها فرع موضوع است و من ديگر این مرحله را طي كردم و به مفاهيم بزرگتري رسيده ام.موضوع ديگري كه من را به فكر وا مي دارد اينست كه معمولا در همه فيلمها در مقابل شر مطلق يك قهرمان به عنوان خير مطلق هم وجود دارد كه سعي در كمك به كسي دارد كه در دام شر مطلق افتاده ولي در این سريال الياس يا همان فرهاد تا امروز كه يكه تاز ميدان است و هيچ منجي وجود ندارد.جناب دكتر پژوهان كه مانند ما تماشاگر سريال نيست تا متوجه عدم واقعيت پيشگويي هاي الياس باشد الياس مطالبي را به او اعلام مي كند جناب دكتر هم گرچه گاه گاهي شك مي كند ولي وقتي مي بيند كه حرف الياس درست از آّ در مي آيد شكش بر طرف مي شود.

۱۳۸۶/۶/۲۶

سامي يوسف به برنامه كوله پشتي نيامد

ببالاخره زمستون تمام شد و رو سياهي به ذغال ماند من نمي دانم اين دروغهاي شاخدار به چه درد اينها مي خورد؟ و اخرش معلوم شد بيچاره سامي يوسف حق داشت واصلا مصاحبه اي در كار نبوده .من كه نديدم؟ شما چطور!؟ظاهر قرا بود در آخرين برنامه كوله پشتي قبل از ماه رمضان به اين برنامه بيايند.حتما اكثر بالاتريني ها اين لينكه ها كه به يك موضوع داغ هم تبديل شده بود رو خوانده ايد

داستان نوح اقسانه يا واقعيت

يكي از دوستان ديروز يك پست صوتي درمورد داستان حضرت نوح در بالاترين قرار داده بود كه نسبتا جالب بود و بحثهاي زيادي هم در پي داشت. من هم چند وقت پيش در جريان بحثي اينترنتي بين دو دوست قرار گرفتم كه در وبلاگي به نام كشتي نوح انجام مي گرفت البته جالب اینجاست كه نمي دانم چرا ولي دوستي كه این وبلاگ را داشت بعد از مدتي این وبلاگ را حذف كرد شايد به این دليل كه در آخر نتوانست جوابهايي قانع كننده براي این قضيه بدهد.خوشبختانه من براي اينكه این بحث را با دقت و حوصله بخوانم يك كپي از این بحث گرفته بودم كه بد نديدم امروز دوباره آنرا اينجا بگذارم.
نویسنده: کورش
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 16:14
سلام دوست عزیزلطفاَ به سئوالات زیر پاسخ دهید:1- چگونه نوح توانست بیش از یک میلیون گونه جانوری را در آن کشتی جا دهد؟2- طبق قرآن از هر حیوانی یک جفت در کشتی قرار گرفت. این کار چگونه انجام گرفت؟3-در آن صورت آن یک میلیون گونه جانوری را در عدد دو ضرب کنید. در کشتی جا می شوند؟4- ماهیان و آبزیان نیز جز گونه های موجودات زنده بودند.و طبیعی بود که در توفان آسیبی نبینند. پس چرا در قرآن گفته شده است از هر موجودی یک جفت؟ یعنی آبزیان به شمارش درنیامده اند؟ چرا؟5- غذای این همه موجودات چگونه در این شش ماهه یا بیشتر تامین شد؟6- بخشی از پرسش های بالا بر فرض جهانی بودن توفانند. اگر توفان منطقه ای بود چرا از هر حیوانی یک جفت انتخاب شد؟ فراموش نکنید که قران تاکیدش بر همه ی جانداران است؟7- این همه گونه های گیاهی چگونه جمع آوری شد؟8- گونه های مختلف جانوری و گیاهی هر یک به محیط زیست مختص به خود نیاز دارند. از خرس قطبی گرفته تا جانوران مناطق حاره. حفظ این جانداران در یک زیست گاه ( کشتی ) یکسان چگونه انجام گرفت؟رشد ریشه دواندن گیاهان و درختان در این مدت نه چندان کم در کشتی چگونه به کشتی آسیب نرساند؟9- این همه آب بر فرض جهانی بودن توفان:1- از کجا آمد؟2- به کجا رفت؟و ده ها پرسش بی پاسخ دیگر که همگی به این نکته رهنمون می شوند که این افسانه ای بیش نیست و صرفاَ جهت سرگرم ساختن مردم سرهم بندی شده است.موفق باشید.

نویسنده: علی
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 17:23
سلام خدمت دوستاندر جواب یکی از خواننده ها - که نُه سوال رو مطرح کردند - من قاعدتا در آن روز نبودم که بدانم چه گونه در طی 850 سال دعوت و ساخت این کشتی نجات بخش( که البته به تازگی مدلی کامل از این کشتی در غرب ساخته شده و جای هر کدام از جانداران مشخص شده است ) دقیقا حالات به چه صورت بوده اما مسائلی رو مطرح می کنم که فکر می کنم جواب شما داده می شود:1و2و3. چگونه شما و میلیون ها انسان دیگر و میلیاردها( و شاید هم بیشتر ) موجود دیگر بر روی زمین جا گرفته اید؟ آیا خدایی که قادر است چنین خلقت عظیمی را ترتیب دهد از نظم یک کشتی کوچک ناتوان است؟4. آیا شما که انسانید و از عناصر موجود در خاک به وجود آمده اید اگر مثلا طوفان عظیمی از گرد و غبار بیاید و دور تا دور شما را فرا گیرد نابود نمی شوید؟5. چگونه شما و میلیاردها موجود دیگر بر روی زمینی به این اندازه کوچک در طی قرون متمادی زندگی کرده و می کنید؟6. شما سر یک جفت حیوان مشکل دارید؟ سوالتان را لطفا واضحتر مطرح کنید!7. در این مورد شما اگر کمی به خبر های علمی دقت کنید متوجه می شوید که امروزه دانشمندان برای سفر به سایر کرات لزوما در حال طراحی سیستمی هستند که غذای مورد نیاز سرنشینان فضاپیماها را در طول دو الی سه سال سفرشان مثلا به مریخ تامین کند؟ وقتی در فضا چنین چیزی ممکن است چطور بر روی زمین غیر ممکن خواهد بود؟8. آیا شما تا به حال باغ وحش رفته اید؟ در اینصورت می بینید که چطور مثلا پنگوئن را در آن نگاه می دارند!؟ در ضمن مگر شما تا به حال در منزلتان لوبیا پرورش نداده اید یا اینکه فکر کرده اید که مثلا نوح پیغمبر یک درخت کاج 100 ساله را به همراه می برده؟9. در این مورد هم اگر کمی مطالعه در پیدایش زمین داشته باشید کاملا متوجه می شوید که زمین در ابتدا به طور کل پوشیده از آب بوده و بعد ها خشکی ها سر از آب بیرون آورده اند( که البته به هم چسبیده بودند سپس فاصله گرفته اند ). در اینصورت باید بگوییم آن آب ابتدایی هم کجا رفته است؟ قائدتا در درون زمین جا برای مقداری از آن بوده و مسلما مقداری هم می توانسته بخار شود.
وب سایت

نویسنده: علی
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 17:23
اما در پایان دوست عزیز اگر این داستان را یک دانشمند غربی می گفت شاید شما باور می کردید.در مورد کلام اخر شما قران عبارت جالبی دارد به این مضمون:« وقتی که کودک بوسیله قدرت ما بزرگ و پدر و مادر او قصص انبیا را برایش تعریف می کنند عصیان می ورزد و می گوید: این چیزی جز افسانه پیشینیان نیست؟ »
وب سایت

نویسنده: کورش
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 18:47
دوست عزیزاز پاسخهایتان پیداست که با دقت کافی پرسشهای مطرح شده را نخوانده اید. سعی می کنم بترتیب مطالب حضرتعالی به موارد مطرح شده در پاسختان بپردازم.1و2و3 : شما چگونه کره زمین را با این طول و عرض و مساحت با کشتی کوچکی که در مقابل آن ذره ای هم نیست مقایسه می کنید؟ فراموش نکنید که کشتی را نوح ساخت نه خدا. حتی در روایات داریم که ساخت کشتی را بتدریج فرا گرفت. در ثانی چگونه کاری خدایی چون آفرینش عالم را با محصولی انسانی همچون کشتی نوح مقایسه می کنید؟ مگر کشتی را خدا ساخت؟4- آخر عزیز من این چه قیاسی است که شما می کنید؟ چگونه ماهیها و دیگر آبزیان دریا ها و اقیانوسها به فرض بالا آمدن آب خواهند مرد؟ شما که با این فرضتان کار نوح بیچاره را بدتر کردید. با این حساب نوح می بایست آکواریومی بزرگ نیز در کشتی می ساخت تا کوسه ها و نهنگ ها و هزاران هزار گونه آبزی را در خودش حای دهد. چرا؟ چون می ترسید این ماهیها و آبزیان در دریا غرق شوند!!!!5- من واقعاً نمی دانم این پاسخها را از سر شوخی نوشته اید یا واقعاً این گونه فکر می کنید؟ آخر عزیز دل برادر شما چگونه کره زمین با این عظمت را با کشتی کوچکی مقایسه می کنید؟ بله زمین با این وسعت و بزرگی می تواند هم غذای جانداران خود را تامین کند و هم آنها را در خود جای دهد. ولی این همه جانور را از سرتاسر زمین جمع کنیم و در یک محیط بسیار کوچک همچون کشتی جای دهیم و غذای چند ماهه آنها را نیز در کنارشان قرار دهیم؟. آخر دوست من ما داریم درباره میلیونها گونه جانوری سخن می گوییم نه صرفاً راجع به اسب و شیر و الاغ و مرغ و.. شما می دانید فقط چند ده هزار گونه حشره داریم و هرکدام چه نوع غذای متفاوتی می خورند؟6- من سر یک جفت حیوان دعوا ندارم. من می گویم اگر توفان منطقه ای بود و در یک سرزمین خاص مثلاً بین النهرین روی می داد با توجه به تاکید قران که می گوید " از هر جاندار یک جفت " چه نیازی بود که مثلا خرس قطبی را نیز از قطب بیاوریم داخل کشتی؟ توفان که به فرض منطقه ای بودن به آنجا نخواهد رسید؟

نویسنده: کورش
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 18:48
7- این هم از آن حرفهاست. بله می توان چنان کاری کرد. ولی این را می دانی که هزینه چنان کاری سر به چند میلیون دلار می زند و چه تکنولوژی پیشرفته ای برای انجام آن مورد نیاز است؟ غذای فشرده برای این همه جاندار؟ فراموش نکن که درباره نوح صحبت می کنیم که در اعماق تاریخ جای دارد نه آخرین تکنولوژی فضایی روز. نوح با هزاران مکافات در طول چند ده سال توانست کشتی را سرپا کند ( طبق افسانه ) چگونه به تکنولوژی فضایی امروز که صرفآً مراحل آزمایشی خود را طی می کند دسترسی داشته است؟8- عزیز من در باغ وحش های پیشرفته انواع و اقسام دما ساز های مختلف را به خدمت می گیرند تا مثلا محیط زیست پنگوئن را طبیعی کنند. و هکذا در مورد دیگر جانداران و دیگر محیط های زیست دیگر. مگر نوح در کشتی خود کولر سانترال داشت که توانست خرس قطبی و فک و پنگوئن نگداری کند؟صحبت از یک گونه گیاهی و دو تا و سه تا نیست. صحبت از چند صد هزار گونه گیاهی است که برخی در قطب برخی در مناطق استوایی و برخی در اعماق اقیانوسها زندگی می کنند. من بسیار در شگفتم که چرا این همه از واقع بینی فاصله می گیرید.9- تغییرات آب و هوایی که از آن صحبت می کنید در طول میلیونها و بلکه میلیاردها سال پدید آمده اند نه در طول شش ماه و یک و سال و ده قرن. چگونه بیکباره آب این همه بالا آمد که سرتاسر کره خاک را پوشاند؟ اگر فرض کنید که آب از قله اورست نیز گذشته باشد می دانید چه حجم آبی مورد نیاز بوده است؟ چگونه این همه حجم عظیم آب فروکش کرد به کجا رفت که تا قبل از آن جایی برای فرو رفتن آن نبود؟ می دانید تبخیر این همه آب و برگشتن به حالت اولیه چند صد سال طول می کشد؟ می دانید بخار این همه آب در جو چه لایه ابر ضخیمی را تشکیل می دهند که مانع نفوذ اشعه خورشید به سطح زمین و نهایتاً از بین رفتن حیات می شوند؟شما چرا این قدر غربی و شرقی می کنید؟ چرا نیروی عقل خود را بکار نمی اندازید و در مطالب گفته شده تفکر نمی کنید؟

نویسنده: کورش
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 18:48
سخن آخر این که ممکن است که در جواب پرسشهای بالا گفته شود انجام همه امور بالا در توان خداوند است و چون مشیت او بوده است پس این کار شده است. این پاسخ مضحک ترین پاسخی است که ممکن است به این همه سوال داده شود. آخر اگر خداوند این همه از مشیت خودش مایه می گذاشت خوب از ابتدا نور ایمان را دل کفار می انداخت تا به نوح بگروند و این همه دردسرهای دیگر درست نشود. اصلا چرا این همه نوح را به زحمت انداخت که در آن برهوت کشتی بسازد آن هم در طول این همه سال؟ خوب از ابتدا یک کشتی لوکس فرد و اعلا نازل می کرد با تمام امکانات رفاهی و پیشرفته ترین تکنولوژی ها که ناسا در خواب هم نمی دید.موفق باشید.

نویسنده: علی
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 19:54
سلام بر دوستاننکته: لطفا به روایت هایی که در صحبت های خود ذکر می کنید اشاره مستقیم کنید.بازهم به ترتیب پاسخ خواننده گرامی را میدهم:1و2و3. کشتی مورد ذکر آنچنان هم کوچک نبوده که شما می فرمایید. قبول دارم که در برابر زمین کوچک بوده است. لکن ما امروزه مثلا کشتی هایی در اندازه تایتانیک و بریتانیک داریم که می توانند تعداد زیادی انسان و حیوان و حتی فضاهای تفریحی در خود جای دهند. من فکر نمی کنم که ساخت چنین کشتی ای در قدیم ممکن نبوده باشد. باید این راهم در نظر بگیریم که در مصر باستان ما احرام مصر را داشتیم و همچنین عجایب هفتگانه در نقاط دیگر که هنوز هم رازشهایشان کشف نشده است.در ضمن قابل ذکر است که خدایی که عالم را آفرید نوح پیامبر را مامور ساخت کشتی فرمود. آنهم 850 سال که قابل درک است چه مقدار زیادی می باشد. بنابراین ساخت چنین کشتی ای غیر ممکن نیست.4. نه در دریا غرق نمی شوند. بله از شدت فشار طوفان ممکن است از بین بروند. بر طبق مطالعات من این عذاب الهی طوفان نوح است نه بالا آمدن آب دریا. همچنین وقتی که ما عجایبی آنچنانی( همان ها که قبلا ذکر شد ) در جهان باستان داشتیم وجود آکواریوم و از این قبیل امکانات امروزی به شیوه ای دیگر زیاد هم شگرف نیست. البته باید این را بدانید من بحثی بر سر اینکه این حیوانات ممکن است در دریا تلف شده باشند یا خیر ندارم. بلکه فقط محض احتیاط گفتم ممکن است اینطور باشد.5. اما در این مورد من فکر نمی کنم لزوما می بایست طوری بوده باشد که این موجوداتی که امروز داریم همه شان آن زمان حضور می داشتند. لازم به ذکر است ما دوره ای از تاریخ را داریم که دایناسور ها بکلی نابود می شوند. آیا ما از آنها خبر قطعی داریم؟ و همچنین از کجا معلوم که همه جانداران روی زمین در این واقعه جمع شده اند؟ ( البته اینها همه حدثیات است )6. گیرم که صحبت شما درست باشد. اصلا من هم گفته شما را قبول می کنم. در اصل قضیه باز هم مشکلی نیست.
وب سایت

نویسنده: علی
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 19:55
7. نه منظورم قضای فشرده نبود. منظورم پرورش خوراک از گیاهان در درون کشتی بود. امروز و دیروز هم ندارد. این گیاه همیشه بوده. پرورش آنهم همیشه بوده. فکر نکنم در محیط عظیمی که دانشمندان بقایای آن را کشف کردند( اگر بگردید تصویرش را بر روی اینترنت پیدا می کنید ) پرورش گیاه کار سختی بوده باشد. باز هم تاکید می کنم 850 سال ساخت آن زمان برد. در ضمن با چنین صحبت هایی می توان نتیجه گرفت که اگر شما شگفتی های امروز مصر را با آن عظمت نمی دید باور نمی کردید. اینطور نیست؟8. نه همانطور که قبلا گفتم من گمانه زنی کردم ممکن است اصلا نیازی به این جانداران نبوده باشد یا اساسا این ها بعدا بوجود آمده اند. مانند حشراتی که امروزه داریم و قبلا سابقه وجود نداشته اند.9. اما در این مورد باید بگویم که بخشی از صحبت های شما درست. اما دوست عزیز بر طبق گمانه زنی ها دایناسورها در یک لحظه با برخورد یک شی آسمانی از بین رفتند. من نمی دانم که در آن زمان طوفان نوح منطقه ای بوده یا کلی اما این را می دانم که با وقایع تاریخی اتفاق افتاده( که هنوز هم برای ما عجیب است ) امکان وجود طوفان نوح غیر ممکن نیست( آنهم برای آدم های انسان محور ). من که خدا محورم مسلما چنین روایتی را با لینک های داده شده می پذیرم.بحثی بر سر غربی و شرقی ندارم. خواستم فکر غالب را درکشور معرفی کنم.
وب سایت

نویسنده: علی
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 19:56
اما کلام آخر در جواب آخرین کلام شماآیا امروز که ما قرآنی به این عظمت( نمی دانم چقدر آن را مطالعه کرده اید ) داریم که وقایع تاریخی را پیش بینی کرده، اطلاعات علمی شگرف داده و هزاران مورد مهم دیگر، افرادی مثل شما آن را نمی بینند؟ آیا آن را می خوانند؟ آیا در آن تعقل می کنند؟ چرا شما را یک مرتبه خلق نکرد؟ چرا وجود پاک آفریدگار، جاهلان را یکباره نابود نمی کند؟ طبیعی ترین نکته هم همین است که من و تو را می آزماید تا به خودمان هم نشان بدهد که چه بوده ایم.آیا اینهمه نورهای زیادی که در فضا وجود دارد را شما می بینید؟ آیا صداهای با فرکانس کوتاه را می شنوید؟ پس چون نمی بینید و نمی شنوید اینها وجود ندارند؟امیدوارم به این سوالات فکر کنید و بدانید هیچکس به فکر مومن کردن شما نیست. مگر آفریدگاری که خلقتان کرد و باز شما را می میراند زیرا هم او می فرماید: (( اگر می دانستید که چقدر به بازگشت شما مشتاقیم از شدت خوشحالی می مردید )). زندگی امروز بشر هیچ فرقی با گذشته اش نمی کند. در یک نگاه کلی می بینید که ما همان کارهایی را می کنیم که بشر در 2500 سال پیش می کرده منتها با شکل دیگری.ناسا و امثال آن در برابر عظمت پروردگار همچون ذره ای در یک کهکشان هم نیستند.آنچه را که نمی دانید حداقل انکار نکنید.
وب سایت

نویسنده: علی
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 20:7
همچنین دوستان باید ببخشید چون من چند جا در متن های بالا غلط املایی هم دارم این هم به خاطر این است که من تند این متنها را می نویسم و هم به جهت این است که رشته تحصلی من حقوق قضایی است و آنقدر ما با قضا سرو کار داریم دیگر غذا را هم قضا می نویسیم.
وب سایت

نویسنده: کورش
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 21:42
با سلامی دیگر به شما دوست عزیزنکته نخست این که من در حاضر مشغول گردآوری تمامی اطلاعاتی هستم که درباره ی توفان نوح در دسترس است. از قرآن و عهد عتیق و تلمود گرفته تا صدها افسانه ای که در تمدنهای بین النهرین منجمله سومریان و آشوریان و غیره رایج بوده. و قصد دارم بعد از گرد آوری این اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها بصورت کتابی به چاپ برسانم. بنابراین اگر اشاره به روایتی می کنم به این دلیل است که آن را خوانده ام. اشاره به متن تک تک این روایات در این فضای محدود نه مقدور است و نه چندان ضروری. 1و2و3 :استناد به بزرگی کشتی هایی همچون تایتانیک و مقایسه آن با کشتی نوح قیاس مع الفارق است. فارق بودن این قیاس از این جهت است که تکنولوژی که در ساخت کشتی های همچون تایتانیک به کار رفت بالکل در زمان نوح که حتی چوب لازم را نیز در ابتدا برای ساخت کشتی نیاز داشت وجود نداشته است. از این گذشته حجم عظیم کارگران تکنسین ها و مهندسانی که به یاری تکنولوزی مدرن به ساخت کشتی تایتانیک پرداختند را چگونه با دست تنها بودن نوح قیاس می کنید؟ به فرض ساخت کشتی به آن بزرگی در زمان نوح، نوح آن همه امکانات رفاهی و غذایی را تکافوی حیاتشان را در این توفان شش ماهه بدهد از کجا آورد؟ ببینید من بسیار عریان و بی پرده سخن می گویم و انتظار دارم پاسخی روشن و منطقی بشنوم.

نویسنده: کورش
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 21:44
- من واقعا انتظار دارم کمی واقع بینانه تر نگاه کنید؟ آیا واقعا فکر می کنید که در کشتی نوح آکواریوم پیشرفته ای بوده که تمام جانداران دریایی را در خود جای می داده است؟ با انواع و اقسام خوراکیها برای آنها؟ و نیز می دانید در چرخه حیات در دریا و خشکی بسیاری از جانداران از بسیاری دیگر تغذیه می کنند؟ پس برای زنده ماندن این جانداران دریایی باید آکواریومی دیگر نیز وجود می داشت تا بعنوان ذخیره غذایی مورد استفاده قرار می گرفت. و باز برای زنده ماندن و تازه ماندن این آکواریوم که بعنوان ذخیره غذایی مورد استفاده قرار می گرفت، خود این جاندران نیز در طول این شش ماه یا بیشتر زنده می ماندند. و زنده ماندن این جانداران که در حکم غذای آکواریوم اصلی بودند خود مستلزم ساخت آکواریوم دیگری است که در حکم منبع تغذیه آکواریوم دوم باشد. و برای زنده ماندن جانداران آکواریوم سوم..... حالا ملاحظه می کنید با چنان فرضهایی به کجاها خواهید رسید؟ این دور و این ساخت منبع تغذیه دقیقاً برای جانداران خشکی نیز صادق است.5- دوست عزیز دایناسورها و دیگر موجودات روی زمین در طی میلیونها سال متکامل شده اند. نه در طول ده هزار یا صد هزار سال. اگر به این گفته من شک دارید از زمین شناسان و زیست شناسان بپرسید. آیا فکر می کنید نوح مربوط به میلیونها سال قبل است؟6- اتفاقاً بسیار هم ربط دارد. اگر توفان منطقه ای بود لزومی نداشت قرآن تاکید کند بر آوردن یک جفت از تمام جانداران ( " احمل فیها من کل زوجین اثنین" هود 40 ). و در آن صورت لزومی به آوردن جاندارانی که خارج از منطقه توفان می زیستند نبود.

نویسنده: کورش
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 21:45
7- دوست عزیز همه جانداران که از محصولات گیاهی استفاده نمی کنند که بتوان به ثمرات گیاهان دلخوش کرد. شیر و پلنگ و کفتار و هزاران گونه گوشتخوار را چگونه می توان با سیب و گلابی و گندم و جو غذا داد؟ جانداران دریا زی و گوشتخوار را چگونه؟ و بسیاری از گیاهان در طول یک ماه و دو ماه محصول نمی دهند آن را چکنیم؟ و اصلا به فرض محصول دادن این همه گیاهان و درختان، خاک و کود لازم که به سرعت به مصرف گیاهان می رسد را از کجا بیاوریم؟8- واقعا از شما بعید است که چنین حرفی بزنید. آیا واقعاً فکر می کنید خرس و فک و پنگوئن بعد از توفان نوح بوجود آمده باشند؟ مگر نوح متعلق به میلیونها میلیون سال قبل است؟9- اول این که طبق آخرین پژوهش های دیرین شناسان، دایناسورها حدود شصت میلیون سال قبل از بین رفتند. دوم این که " با وقایع تاریخی اتفاق افتاده " دقیقاً یعنی چه؟ سوم این که عقل و خرد و منطق آدمی تنها ابزار او در تشخیص درست از نادرست و حقیقت از افسانه است. اگر به ارزش عقل شک دارید نخستین حدیث از اصول کافی را مطالعه کنید.

نویسنده: کورش
جمعه 11 خرداد1386 ساعت: 21:45
10- اول این که مراد شما را از " افرادی مثل شما " نفهمیدم. منظور کسی است که نمی خواهد هر سخنی را بپذیرد و اسانه را به جای حقیقت بنشاند؟ دوم این که نوشته اید " هیچکس به فکر مومن کردن شما نیست "، مگر من کافرم که چنین سخن می گویید؟ به کدام دلیل؟ اگر واقعا فکر می کنید من اشتباه می گویم مرا هدایت کنید با دلیل و برهان. من نه تنه قران را بارها و بارها خوانده ام که عهد عتیق و جدید را نیز به کرات خواند ه ام. من اکنون نمی خواهم وارد بحث محتویات قرآن شوم فقط دوست دارم این را همیشه در نظر بگیرید که به دیگرانی که به گونه ای دیگر فکر می کنند انگ نزنید و آنها عقب مانده و احیاناً کافر خطاب نکنید. سعی کنید فارغ از معتقدات خود و تعصب نسبت به آنها ( هر چند کار سختی است ) به سخنان دیگران نیز گوش دهید و در آنها بیندیشید. عمده سخن من در همین است که خدا که این همه در مجهز کردن کشتی نوح نقش داشت و هر غیر ممکنی را ممکن ساخت خوب یک کشتی مجهز برایش می فرستاد و رنج ساخت این کشتی را از دوش او بر می داشت. و اصلا نور ایمان را در دلشان می تاباند. در موارد بسیاری خدا خودش را عامل کوردلی کفار می داند مثلا (" ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه و لهم عذاب عظیم " بقره 7 ) سخن در این است که وقتی خدا با آن همه قدرت بلامعرض بر دلشان تاریکی می افکند پس گناه این بخت برگشته چیست که باید عذاب عظیم را بچشند. و اصلا خدا قوم نوح را تهدید به اغوا و گمراه ساختن می کند ( " ان کان الله یرید ان یغویکم " هود 34 ). این چگونه خدایی است که به عوض روشن ساختن دل بندگانش آنها را تهدید به گمراهی و اغوا می کند؟

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 1:35
بسم الله الرّحمن الرّحیمسلام خدمت دوستانپاسخ به آخرین نظرات آقای کوروش:بر عکس آنچه شما فکر می کنید لازم است که این لینک ها را بدهید تا دقیقا بدانیم که از چه منبعی صحبت می کنید. در ضمن منبع من به عنوان یک مسلمانان قرآن است. کتاب تلمود که جای خود ما حتی کتب عهد عتیق و عهد جدید( که مجموعا به عنوان کتاب مقدس مشهور است ) را هم کاملا قبول نداریم. چگونه ممکن است انسان کتاب مقدسی را که به روز می شود قبول داشته باشد؟!اما ادامه بحث:من برای اینکه جواب شما را مطمئنتر بدهم لازم دیدم که به قرآن رجوع کنم. آیاتی را که در باب نوح و قومش بود جمع آوری کردم، بخشی از آنها را می آورم:به نام خداوند رحمتگر مهربانهود40. تا آنگاه كه فرمان ما در رسيد و تنور فوران كرد، فرموديم‏: «در آن [كشتي‏] از هر حيواني يك جفت‏، با كسانت - مگر كسي كه قبلا درباره او سخن رفته است‏- و كساني كه ايمان آورده‏اند، حمل كن‏.» و با او جز [عدّه‏] اندكي ايمان نياورده بودند! مومنون27. پس به او وحي كرديم كه‏: زير نظر ما و [به‏] وحي ما كشتي را بساز، و چون فرمان ما در رسيد و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع [حيواني‏] دو تا [يكي نر و ديگري ماده‏] با خانواده‏ات- بجز كسي از آنان كه حكم [عذاب] بر او پيشي گرفته است‏- وارد كن‏، درباره كساني كه ظلم كرده‏اند با من سخن مگوي‏، زيرا آنها غرق خواهند شد.فرقان37. و قوم نوح را آنگاه كه پيامبران [خدا] را تكذيب كردند غرقشان ساختيم‏، و آنان را براي [همه‏] مردم عبرتي گردانيديم و براي ستمكاران عذابي پر درد آماده كرده‏ايم‏.
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 1:36
شعرا119. پس او و هر كه را در آن كشتي آكنده با او بود، رهانيديم‏؛ 120. آنگاه باقي‏ماندگان را غرق كرديم‏. عنكبوت14. و به راستي‏، نوح را به سوي قومش فرستاديم‏، پس در ميان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ كرد، تا طوفان آنها را در حالي كه ستمكار بودند فرا گرفت‏.قمر9. پيش از آنان‏، قوم نوح [نيز] به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند: «ديوانه‏اي است‏.» و [بسي‏] آزار كشيد. 10. تا پروردگارش را خواند كه‏: «من مغلوب شدم‏؛ به داد من برس‏!» 11. پس درهاي آسمان را به آبي ريزان گشوديم‏. 12. و از زمين چشمه‏ها جوشانيديم تا آب [زمين و آسمان‏] براي امري كه مقدّر شده بود به هم پيوستند. 13. و او را بر [كشتي‏] تخته‏دار و ميخ‏آجين سوار كرديم‏. 14. [كشتي‏] زير نظر ما روان بود. [اين‏] پاداش كسي بود كه مورد انكار واقع شده بود. 15. و به راستي آن [سفينه‏] را بر جاي نهاديم [تا] عبرتي [باشد]؛ پس آيا پندگيرنده‏اي هست‏؟راست گفت خداوند بزرگوار و بلند مرتبهبا توجه به آیات بالا هیچ بیانی از نوع غذا و مقدار حیوانات یا اینکه چه مدت کشتی بر روی آب بوده و... نیامده است. لکن در جایی اشاره ای می کند که من به کمک آن پاسخ شما را براحتی می دهم. در سوره قمر آیه 14 می فرماید که: « کشتی زیر نظر ما روان بود ». پاسخ اینجاست: خداوندی که بر بنده خود مریم از آسمان غذایی پاک فرو می فرستد قطعا قادر است که تمام نیاز های یک کشتی به زعم شما کوچک را فراهم کند. البته در کتاب مقدس تمامی مدتها و آمار این واقعه وجود دارد که ما مسلمین تمامی آنها را قبول نداریم
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 1:37
و به نظر من اکثر لینک های شما از این کتاب است. مثلا در کتب عهد عتیق، کتاب پیدایش، بخش طوفان نوح آیه 13 می گوید: « در همان روز نوح و سه زوجه پسرانش، با ایشان داخل کشتی شدند » که صد البته این متضاد با آیات قرآن است. زیرا با توجه به آنچه ما می دانیم پسر نوح و همسر نوح نابود می شوند. البته نکته ای که در این بین برای من خیلی جالب است این 6 ماه روان بودن کشتی است که شما دائما استناد می کنید، چون حتی در کتب عهد عتیق هم زمان آنرا چهل روز و چهل شب می داند( کتب عهد عتیق، کتاب پیدایش، بخش طوفان نوح، آیه 12 ). در هر صورت در چگونگی این طوفان منابع زیادی در دست نیست مگر آنچه در حالت کلی در قرآن ذکر شده است. همچنین دلیل نمی شود چون قرآن در سوره هود آیه 40 می فرماید که از هر حیوانی یک جفت بردار پس طوفان منطقه ای نباشد! نگفته است که از تمام کره زمین یک جفت بردار( مانند آنچه که در کتاب مقدس می گوید حتی از حشرات هم دو جفت بردار آنهم از تمام زمین – کتب عهد عتیق، کتاب پیدایش، بخش طوفان نوح، آیه های 8، 9، 10 ). با مطالب بالا فکر کنم شبهات بخش های 1 تا 8 حل شود. اما آنجا که می فرمایید: « عقل و خرد و منطق آدمی تنها ابزار او در تشخیص درست از نادرست و حقیقت از افسانه است. اگر به ارزش عقل شک دارید نخستین حدیث از اصول کافی را مطالعه کنید ».
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 1:37
اتفقا بر عکس ما در کنار عقل از وحی بهره می بریم. مگر شما همه چیز را با عقلتان می توانید بسنجید؟ اگر عقل بشر به نسبیت انیشتین نه بگوید پس این فرضیه نادرست است؟ آیا این را هم قبول می کنید؟ اما در مورد اینکه گفتم کسی قصد مومن کردن شما را ندارد منظورم این نبود که شما کافرید. چرا در ظاهر کلام می مانید. مگر هر گردی گردو است. من وقتی می گویم که کسی قصد مومن کردن شما را ندارد یعنی من نمی خواهم که شمارا مجبور کنم به این قضیه ایمان بیاورید. بعد انطور که شما از حضرت باری تعالی سخن می گویید من با برادر خودم هم صحبت نمی کنم. بعد چه انتظاری از دیگران دارید که اینگونه درباره شما قضاوت نکنند. قطعا اگر قرآن را می خواندید جواب اینرا که چرا خداوند نور ایمان بر دل کافران نمی تاباند پیدا می کردید. خداوند از ما به وصال مشتاقتر است. یکبار در قبل گقتم که خداوند می فرماید: « اگر می دانستید چقدر به بازگشت شما مشتاقیم از شوق می مردید ». اما این خود کفار هستند که راه را می بندند. در ضمن مگر شما آیات سوره بقره را نخوانده اید. خداوند قسم یاد کرده اند که جهنم را از کافران ( پوشندگان حق ) چه از جن و چه از انس پر می کند. ودلیلش هم در سور مختلف آمده است. ایشان عنایت فرمودند و از حقیقت وجود بر ما تاباندند حال انتظاری که از ما می رود این است که حق را نپوشانیم. چه انسانی بی معرفت تر از کسی است که بر خداوند دروغ می بندد؟! مشکل از خود کافران است نه خداوند. به قول قرآن وقتی انسان در محشر حضور می یابد می گوید که چیزی بیش از چند روز بر روی زمین نبودیم. زمان کم است. حقیقت پیدا و اشتباهات ما فراوان. دلیل نمی شود آنچه را شما درک نمی کنی وجود نداشته باشد. اینقدر ظاهری بر قرآن قضاوت نکنید. بترسید از آیات ابتدایی سوره آل عمران.
وب سایت

نویسنده: کورش
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 8:31
با سلامی دیگر بارمن همچنان منتظر پاسخ به پرسش های مطرح شده هستم. و قبلاً نیز گفتم اگر قرار باشد که هر کجا گیر کردیم و منطقمان به ما اجازه پیشروی بیشتر را نداد بگوییم که خدا با قدرت کامله خود انجام آن را بر عهده گرفت،در آن صورت چه نیازی به این بحث ها و جدل ها؟ بنشینیم در کنج عافیت و انجام هر ناممکنی را به خدا نسبت دهیم. هر خرافات محیر العقولی را چون با عقلمان جور در نمی آید به خدا نسبت دهیم. و اصلا با این کار هیچ به حقیقت نخواهیم رسید. درست مثل پیشینیان که که فکر می کردند هر گاه باران می بارد خداوند در مشک خویش را شل کرده باران می فرستد. ولی بعدها به این نتیجه رسیدند که از طریق ابر و متراکم شدن بخار و .. باران می بارد. اگر به همان پاسخ اول دلخوش می کردیم هرگز به پاسخ دوم می رسیدیم؟شما نوشته اید منبع اصلی شما قرآن است. بسیار خوب.ولی پیش از آن دست کم به من بگو چرا به عهد عتیق استناد اشتباه کرده ای؟عهد عتیق باب هفتم آیه 17 می گوید " و توفان چهل روز بر زمین می آمد و آب همی افزود و کشتی را برداشت و از زمین بلند شد." به بیان دیگر چهل شبانه روز آب از هر کجا آمد تا توفان شکل بگیرد نه این که کل توفان چهل شبانه روز به طول انجامید.و در آیه 23 از همان باب می خوانیم : " و آب بر زمین صد و پنجاه روز غلبه یافت ." که می شود به عبارتی 5 ماه.در روایات هست که نوح به مدت شش ماه تمام در توفان سیر می کرد ( تفسیر قرطبی جلد 5 صفحه 3269 و همچنین تفسیر ابوالفتوح رازی جلد 6 صفحه 278 و همچنین مجمع البیان جلد 5 صفحه 164 و همچنین طبری جلد 12 صفحه 29 )نمی دانم هدف از ذکر آیات مربوط به افسانه نوح چه ضرورتی داشته است. ولی سعی کن متن عربی آیات را ذکر کنی چون مسلماً در متن عربی قران ظرافتهایی است که به بند ترجمه در نمی آید.

نویسنده: کورش
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 8:32
اما در مورد عمومیت توفان نوح:سید محمد حسین طباطبایی درالمیزان می نویسد: "عمومی بودن توفان ( در فصل گذشته ) معلوم شد زیرا عمومی بودن دعوت نوح می رساند که عذاب هم عمومیت داشته است و این قرینه خوبی است بر آن که مراد سایر آیاتی که به ظاهر بر عمومی بودن عذاب دلالت می کنند همین است... یکی دیگر از شواهد عمومیت توفان نوح در کلام خدا این است که در دو جای قرآن ذکر شده است که خدا به نوح دستور داد از هر موجود جانداری جفتی نر و ماده در کشتی سوار کند و واضح است که اگر توفان مخصوص ناحیه خاصی از نواحی زمین مثلاًعراق بود به هیچ وجه احتاجی نبود که از هر جنسی از حیوانات جفتی نر و ماده سوار کشتی کند و مطلب واضح است. " ( المیزان/جلد 10/ترجمه فارسی / صص 404 و 405 )گمان نمی کنم استناد به منبعی دیگر در این جا ضرورت داشته باشد. حالا به من بگو شبهات 1 تا 8 چگونه حل شده است؟مطالب آخرتان که بیشتر پند و اندرز است و به موعظه و خطابه شبیه است را پاسخ نمی دهم چون بیم دارم ما را از بحث اصلی منحرف کند. فقط بار دیگر از شما صمیمانه می خواهم با واقع بینی بیشتر به سئوالات مطرح شده فکر کنید. و عقل ارزشمندتان را که بی آن به ادراک وحی نیز نخواهید رسید عاطل و باطل به کناری نگذارید.موفق باشید

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 13:23
بسم الله الرحمن الرحیمسلام خدمت دوستانادامه پاسخ ها به جناب کوروش:اولا در مورد چیزهایی که خرد انسان نمی تواند درک کند ما از وحی استفاده می کنیم شما را نمی دانم.ثانیا بنده در کتب عهد عتیق اشتباهی نکردم مگر اینکه نوع اشاره ام( مثلا کتب عهد عتیق، کتاب پیدایش و... ) شما را به بیراهه کشانده باشد. بنده دقیقا متن ایات را بیان کردم. در همان بخش می نویسد 150 روز طول کشید تا آب به درون زمین رفت.که گفتم من همه این عبارات را قبول ندارم.ثالثا آوردن لینک از کتاب های گوناگون را طوری که بنا به آنها بخواهیم نظر بدهیم من به شخصه کمتر قبول دارم. زیرا این بندگان خدا در مسائل ساده تر از این هم گاه با هم اختلاف دارند. مثلا در باب مکی یا مدنی بودن سوره ناس و فلق تفسیر المیزان چیزی می گوید و تفسیر نمونه هم چیز دیگری. حال این دو تفسیر که فاصله زمانی زیادی ندارد. چه رسد به فاصله راویان از این قرن تا آن قرن. خیلی از این آقایان تفاسیری داشته اند که بعد ها به اشتباهات خود پی برده اند. اگر این تفاسیر قطعی بود پس دیگر آیات متشابه معنی پیدا نمی کرد. می دانید استاد الهی قمشه ای چندین بار بر روی ترجمه قرآن خود تجدید نظر کرده اند. این را هم که خود شما الحمد الله معترف هستید که در آیات قرآن ظرافت هایی وجود دارد.در ضمن بنده قصد نصیحت نداشتم. واقعیتی را گفتم که وجوب امر ان بر گردنم بود و حال دیگر وظیفه ای در این باب ندارم. اگر قرار باشد که بنده هر روز کلی از وقتم را برای جواب دادن به سیستم شناسی کشتی نوح نسبت به سوالات شما بگذارم قطعا به سایر کارهایم نمی رسم. آنهم سوالاتی که اگر مثلا کسی 50 سال پیش از من می پرسید شاید کمی به او حق می دادم. اما نه امروزه که حتی می توانند جای حیوانات گوناگون را در کشتی ها بیان کنند. به نظر من شما هم خود را سردرگم تفاسیر و تواریخ نکنید. حکایتتان کم کم دارد مانند تاریخ فلسفه می شود. امروز چیزی می گویند که خودشان فردا نقدش می کنند. امیدوارم مشکل شما در خلقت فقط همین طوفان نوح باشد. از این جهت خیلی امیدوار می شوم.
وب سایت

نویسنده: کورش
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 13:54
با سلاممن خوانندگانی را که در پی حقیقتند را هم به نظرات خود و هم به نظرات شما ارجاع می دهم. خوانندگانی که عقل سلیم و منطق قویمشان از دستبرد تعصبات و پیش داوری ها به دور مانده خود به خوبی می توانند داوری کنند و نتیجه لازمه را اخذ کنند.ولی به این نکته پایانی توجه کنید.شما که این همه وقت ندارید به سیستم شناسی کشتی نوح بپردازید پس چرا وبلاگی می زنید و درباره آن سخن می گویید؟ تمامی پرسش های من مبتنی بر منطق سلیم آدمی بود. راستی این کدام کشتی است در غرب که جای همه ی (!!!!!) جانداران را در آن مشخص کرده است؟ وجود این کشتی شاید در توهمات دادائیست ها یافت شود ولی در عالم واقع نه.حداقل فرق من و شما در این است که شما هر حرفی را بدون کند و کاو و تحقیق تلقی به قبول می کنید آنگاه مرا از تحقیق و پژوهش در آن زمینه نهی می کنید و آن را هدر دادن وقت می دانید. شما با این طرز فکر چگونه در رشته حقوق قضا دوام آورده اید. رشته ای که مستلزم بررسی تمامی مدارک و شواهد موجود است و از حدس و گمان و پذیرفتن هر سخنی ابا دارد. من به خوشبینی شما بسیار بدبینم چرا که در دفاع از مدعیات خود به این زودی صحنه را خالی کردید.ولی خودمانیم از کسی که فکر می کند خرس قطبی و پنگوئن و برخی از دیگر گونه های جانوری بعد از توفان نوح بوجود آمده اند بیش از این نمی توان متوقع بود.

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 14:34
بسم الله الرحمن الرحیمبا سلام خدمت دوستاننکته دیگری را در خور ذکر دیدم. بر طبق فرموده حضرت باری تعالی: « ما بر ساخت کشتی نظارت داشتیم ». حال آیا این چیز عجیبی است که در یک کشتی چنان امکانات پیشرفته ای لحاظ شود. خدایی که زمین را خلق کرد و در آن موجودات زنده گوناگونی با شرایط زیستی خاص خودشان را آفرید و قطعا در برابر جهان این زمین ما بخش کوچکی به حساب می آید حتی با تمام امکاناتی که در فوق ذکر شد. امروزه ما برای پروژه های عظیم خود ماکت های کوچکی می سازیم. شما تنها کافیست برای درک کشتی نوح این قضیه را برعکس کنید و این بار ماکت را با مدل بسنجید و ببینید خدایی که زمین به این کوچکی را با تمام امکاناتش برای موجودات زنده اماده کرده است که در برابر کل جهان ذره ای هم نیست ایا نمی تواند کشتی نوح را بر بالای کوهی بسازد و در آن همه نوع امکاناتی فراهم آورد. به گونه ای که گرگ میش را نیازارد و هر حیوانی غذای در خور خود را داشته باشد و گیاهان هم بتوانند رشد کنند. مگر امروز نمی بینید که چگونه یک گربه در دامان یک سگ پرورش می یابد؟ مگر نمی بینید که چگونه هواپیماهای عظیم به تعداد فراوان بر روی یک ناو فرود می آیند؟ حال برای خداوند سخت است که کشتی با آن امکانات فراهم آورد. خدا نکند که بنده ای مصداق آن آیه شریفه شود که: « چه پندشان بدهی و چه ندهی برایشان یکسان است آنها ایمان نمی آورند ». در ضمن آن کشتی در بلژیک فکر کنم هفته گذشته بود که ساخته شد. همچنین من شما را از یافتن حقیقت باز نداشتم. بلکه گفتم چیزی را که با عقل نمی توانید درک کنید از وحی کمک بگیرید. همچنین من نگفتم که گونه های جانوری صد در صد بعد از طوفان نوح بوجود آمدند بلکه گمانه زنی کردم. من به نوشته ای که در این پیگاه آوردم ام یقین دارم. به همین دلیل آن را آوردم و از ان دفاع می کنم. تمام آنچه که ابتدا برایتان گفتم در مورد سیستم کشتی نوح تنها گمانه زنی بود. شما متاسفانه حتی اخبار را هم به طور نسبی دنبال نمی کنید وگرنه این خبر را که نمونه این کشتی ساخته شده می شنیدید. امیدوارم که تنها با عقل سلیمتان راه به جایی ببرید.
وب سایت

نویسنده: کورش
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 15:57
با سلامی دیگر بارمن در خاتمه این بحث فقط به کنایه ی آخرتان پاسخ می دهم که اگر این همه ارزش عقل را نازل می دانید و مدام از وحی سخن می گویید بشمارید ببینم در قران چند بار از مشتقات تعقل و تفکر استفاده شده و چند بار خداوند انسانها را به تعقل و تفکر ترغیب کرده است؟ و در مقابل چند بار تعبد و بی چون و چرا پذیرفتن ترغیب کرده است. اگر عقل این همه بی ارزش بود پس چه فرق میان فرشته و انسان. انها نیز بی چون و چرا می پذیرند.دیگر این که در مورد گرگ و میشی که مثال زده اید آیا آقا گرگه در آغوش میش جو و گندم و سیب و موز تناول می فرمودند؟ آخر برادر من تا کی می خواهی این همه کلی گویی کنی؟ لحظه ای فکر کن.ضمناً من اخبار را نسبی دنبال می کنم ، شما که دقیق دنبال می کنید لطفاً نگویید : " در ضمن آن کشتی در بلژیک فکر کنم هفته گذشته بود که ساخته شد. " آدرس دقیق بده لطفاً.و آخر این که اگر خدا ساخت و پرداخت تجهیزات داخل کشتی را فراهم کرد و حیوانات را از چهارگوشه عالم گرد آورد پس یکباره قال قضیه را می کند و کشتی را هم خودش می ساخت نه این که بر عهده نوحی گذارد که طبق روایات نمی دانست که کشتی چگونه چیزی است. تمام مثالهایی که از مظاهر تمدن مدرن زدید مانند ناو هواپیما بر و غیره را درست که خداوند می تواند بهتر از اینها را در همان زمان بسازد اما در آن صورت چه نیازی بود که انسان این همه فسفر بسوزاند و خرده خرده تمدنش را پیشرفت دهد؟ خوب از همان اول همه چیز را به ید قادرش می ساخت و می گفت برید حالش رو ببرید. این کار را نکرد تا انسانها خود با تلاش خود و رنج بسیار تمدن خود را به جلو ببرند. اگر بیماریها را به قدرت کاملش مداوا می کرد خوب دیگر چه نیازی به پزشکی و این همه زمینه های وابسته بود؟ اگر خداوند مستقیما مداخله نمی کند به این معناست که می خواهد انسانها به یمن قدرتهای خداداد بر مشکلاتشان فائق آیند نه این که در گوشه عافیت بنشینند و همه چیز را از خدا بخواهند. راستی نوح یکبار هم از خود نپرسید که حالا که خداوند همه مشکلات این کشتی را از خرد و کلان حل می کند پس چرا مرا که هیچ سر رشته ای از کشتی سازی ندارم را مامور ساخت آن قرار داده است؟حیف که نفس گرم من در آهن سرد شما کارگر نیست دوست عزیزموفق باشید


نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 18:22
بسم الله الرحمن الرحیمسلام خدمت دوستانادامه پاسخ به جناب کوروش:آخر بنده خدا من کی گفتم عقل کم اهمیت است. اتفاقا کلام شما که می فرمایید: « بشمارید ببینم در قرآن چند بار از مشتقات تعقل و تفکر استفاده شده و چند بار خداوند انسانها را به تعقل و تفکر ترغیب کرده است » کاملا صحیح است. اما بحث این جاست که عقل انسان قابلیت درک برخی مسائل را ندارد. کما اینکه در مسئله کشتی نوح عقل تا حدودی هم راه گشاست. اما در همین قرآن مگر نیامده است که: « پس كيست ستمكارتر از آن كس كه دروغي بر خداي بندد يا آيات او را تكذيب كند؟ به راستي مجرمان رستگار نمي‏شوند »( سوره یونس آیه 17 ). می بینید که تعقل وسیله درک قدرت الهی است نه وسیله تکذیب آنچه به قدرت عقل نمی توان درک کرد. اینکه گرگ چه غذایی می خورد نیاز به فکر نیست. همانطور که قبلا هم گفتم مگر از آسمان برای مریم غذا فرستاده نمی شد؟! مگر برای یهود از آسمان ترانگبین فرستاده نمی شد؟! مگر شما نمی گویید که اینها را خوانده اید؟ اینکه گرگ چگونه در آغوش گوسفند می آساید و تناول می کند شد استفهام انکاری بر رد طوفان نوح؟!
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 18:23
بعد شما می فرمایید: « من اخبار را نسبی دنبال می کنم ، شما که دقیق دنبال می کنید لطفاً نگویید : " در ضمن آن کشتی در بلژیک فکر کنم هفته گذشته بود که ساخته شد. " آدرس دقیق بده لطفاً » شما در این باب حتی زحمت یک جستجو در اینترنت را هم بخود نمی دهید. بعد از من چه انتظاری دارید؟ اما با این حال این یک لینک برای اینکه شما هم بروید و بخوانید: http://news.bbc.co.uk/2/hi/europe/6604879.stm. عجبا، شما انگار که اصلا در مورد نوشته های من فکر نمی کنید. می گویید « اگر خدا ساخت و پرداخت تجهیزات داخل کشتی را فراهم کرد و حیوانات را از چهارگوشه عالم گرد آورد پس یکباره قال قضیه را می کند و کشتی را هم خودش می ساخت نه این که بر عهده نوحی گذارد که طبق روایات نمی دانست که کشتی چگونه چیزی است... ». من باز به چند مورد اشاره می کنم:
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 18:23
خداوند بنا به مشیت خود انسان را راهنمایی می کند آنجا که لازم است راهنمایی شود. و راهنمایی های او برای همه ما هم در حالت کلی وجود دارد زیرا در سوره شمس به این مضمون می فرماید: « سوگند به نفس که خوب بد آن را برایش مشخص نمودیم ». بنابراین مقتضایت راهنمایی کردن یا نکردن به اراده الهی بستگی دارد. این از جهاتی مانند این است که مثلا شما طفل کوچکی هستید و پدر و مادر شما را از انجام کاری نهی می کنند و این در حالی است که شما غضبناکید و نمی دانید که آنکار برایتان ضرر دارد. یکبار قبلا هم گفتم اینکه مثلا نظریه یک بزرگی را من نمی توانم درک کنم ایراد از من است نه از آن نظریه. حال چه رسد به خلقت و شگفتی های آن. در ضمن پروردگار می فرماید: « 60. اي فرزندان آدم‏، مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد، زيرا وي دشمن آشكار شماست‏؟ 61. و اينكه مرا بپرستيد؛ اين است راه راست‏! 62. و [او] گروهي انبوه از ميان شما را سخت گمراه كرد؛ آيا تعقل نمي‏كرديد؟ »( سوره یس ).
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 18:24
باز نیایید بگویید چرا اینقدر دم از مشیت الهی می زنید. اگر میزنیم چون باید بزنیم. چون حقیقتی غیر قابل انکار است. ما انسان ها ضعیفتر از آنیم که با این خرد کم بتوانیم عظمت آفرینش را درک کنیم. زیرا خداوند خود افضل است و ما مخلوقات بسیار پست تر. چگونه یک نقطه درون دایره که نمی تواند خارج از آن را ببیند قادر به درک کردن کل دایره است. و همچنین می فرماید: « و خداوند مثل های خود را آشکارا میزند، باشد که پند گیرید ». یا آنکه در جایی دیگر می فرماید: « 16. بگو: «اگر خدا مي‏خواست آن را بر شما نمي‏خواندم‏، و [خدا] شما را بدان آگاه نمي‏گردانيد. قطعاً پيش از [آوردن‏] آن‏، روزگاري در ميان شما به سر برده‏ام‏. آيا فكر نمي‏كنيد؟ »( سوره یونس ).اما واقعا این جمله که فرمودید یعنی چه؟، عین عبارت: « حیف که نفس گرم من در آهن سرد شما کارگر نیست ». اگر در کل بحث های ما در این دو سه روز تامل کنید( که خود مقاله ای جالب شده است ) می بینید که چقدر هرجایی که گمانه زنی کردم و دیدم شما درست می گویید و فلان گمان من اشتباه است پذیرفتم. اما به همان صراحت اشتباهاتتان را( از نظر خودم ) نفی می کنم.
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 18:24
اما در آخر با شعری از خودم که یک سال پیش سرودم کلامم را خاتمه می دهم:به خود گویم چرا هستم؟در این اطراف یکی آگاه نایاب است، که گوید واقعیات نهانی را به این گمگشته در تاریخ انسانیبه خود گویم چرا هستم؟پیاله گشته این آهمف درونش جهل و در دامم، ز شربش در تب و تابمکدامین گوشه هستی، نهم از فرط بد مستی، جمادین پیکر پستی، که در جبری چنین بی یاور افتادست؟به خود گویم چرا هستم؟در این اطراف هر گوشی، بگشتم از پس گوشینمی بینم یکی هوشی، که گوید: « من عجم در خود گرفتارم، مگر بنیان زکاخ جهل بر گیرم »به خود گویم چرا هستم؟خداوندا، « کلام آخرینم »، « چون جرس فریاد می دارد »نمی دانم که شاید در حضورت آخر افتادم و یا از فرط نادانی مدد از غیر می دیدمولیکن خوب آگاهمکلامی اینچنین ساده، چقدرم دور افتادهچه بسیار است می دانم، که بسیار است نادانم
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 18:26
در ضمن در مورد صحبت جناب داریوش من با ایشان تا حدودی موافقم. فکر نمی کنم خلاف گفته این دوست عزیز چیزی گفته باشم.با درود
وب سایت

نویسنده: علی
شنبه 12 خرداد1386 ساعت: 18:29
و در مورد سوال دوم ایشان هم چیزی نمی دانم. چون آنها اساسا آن خطوط را ترجمه کردند. به اسلام شناسی یا شیعه شناسی که نرفته بودند!
وب سایت

۱۳۸۶/۶/۲۴

نظرات يك بيمار

اين متن را در نظرات يك وبلاگ ديدم شماهم بخوانيد تا بدانيد ما گرفتار چه جور موجوداتي هستيم.
بسم رب شهدابا سلام بر مهدی و ولی امر مسلمین و یاران این بزرگ مظلومان ما قدرت اول منطقه و جهان خواهیم بود اما نه با بانکداری ای که صهیونیسم ها ابداع کرده اند . ما قدرت اول منطقه خواهیم بود اما نه با اقتصادی که نرم افزارش را کافران تنظیم کرده اند .ما وقتی قدرت مند خواهیم شد که بتوانیم فرهنگمان را صادر کنیم .آیا به خودتان نمی بالید که اسراییل را در 33 روز شکست دادیم ؟آیا بچه های ما با امکانات خاصی جنگ را بردند ؟آیا نمی بینید که چگونه داریم انقلابمان را صادر می کنیم ؟آیا بیداری کشورها را نمی بینید ؟ذلت آمریکا را نمی بینید که پرچم دار جور شده است ؟حد اعلای اقتصاد ما این می شود که بشویم آمریکا , بعدش چی , که چی بشه ؟آیا دیروز جمعه اولین نماز جمعه رمضان را در پایتخت دیدید ؟آیا دیدید و مسرور نشدید . دیدید مردم را . دیدید عشق به ولایت را ؟اینها فرهنگ ماست اینها را باید صادر کنیم ؟ما به این دنیا نیامده ایم که فقط پول جمع کنیم ؟

۱۳۸۶/۶/۲۳

روزه خوب يا بد

نمي دانم اشكال از چيست كه در شرايط فعلي روزه گرفتن زندگي يك كارمند را از نظر من مختل مي كند.
در اين ماه بايد ساعت سه ونيم صبح بيدار شوي و با بي ميلي وبي علاقگي سحري بخوري
بعدش بايد دوباره بخوابي چون كه ساعت شش براي رفتن سركار بايد بيدار شوي(البته گرچه رئيس جمهور نابغه امسال طرحي داده كه كرمندان ساعت نه برن سر كار ولي اين طرح ظاهرا شامل ما كارمندان پتروشيمي نمي شود.)و اين خواب خود باعث ترش كردن معده تا ساعتها بعد از بيداري مي شود.
در طول روز در يك محيط عملياتي بايد ساعات زيادي را در محيط بيرون و در گرماي طاقت فرساي جنوب فعاليت كني كه نمي دانم اين تشنگي چه ضرر و زيانهايي مي تواند داشته باشد.
هنگام افطار هم كه همونطوري كه دوست مشهدي مون در خاطرات كودكيش نوشته بود تا مي توانيم مي خوريم كه نفسمان بالا نيايد.
مشكلاتي كه اين روزه گرفتن براي من پيش مي اورد يكي كم خوابي ويكي سوء هاضمه و تشنگي است .
از دوستان خواهش دارم كه در اين مورد نظر خودشان را اعلام كنند.البته توضيح بدهم كه به دلايل شرايط كاري و خانوادگي امكان نگرفتن روزه را ندارم.
نظر شخصي من اينست كه روزه بدرد كساني مي خورد كه وضع مالي خوبي داشته باشند و شغلشان هم آزاد باشد و بتوانند در اين ماه مثلا صبح ها را بخوابند و بقيه روز را براي سرگرمي كار كنند.و همين مشكلات روزه گرفتن بوده كه دولت عزيزمان!! را مجبور كرده ساعات كاري را تغيير بدهد.من نمي فهم چرا بايد روزه گرفتن در يك ماه قمري انجام شود كه هر ساله كلي وقت و انرژي را صرف تعيين آغاز و پايانش كنيم .
چرا نمي توان هميشه روزه را در ساعت خاصي شروع ودر ساعت خاصي پايان داد؟
در اخر اينكه ترجيح مي دهم پاسخ ها به اين سوال عقلي باشد نه اعتقادي يعني يكي بگويد من خدا را قبول ندارم پس روزه هم مسخره است يا ديگري بگويد "ما جن و انس را براي عبادت خلق كرديم " پس نبايد دليل خواست.